به گزارش شهرآرانیوز، این اسطوره شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با ایسنا درباره نوشتن از اسطورهها و معرفی آنها به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: در ضرورت نوشتن از اسطورهها شکی نیست؛ آشنایی با اسطورهها به ویژه اسطورههای ایرانی و هویتی مملکت خودمان برای کودکان و نوجوانان و جوانان بسیار ضروری است. اگر کودکان و نوجوانان اسطورههای خارجی را بیشتر میشناسند به این دلیل است که در حوزه معرفی اسطورههای ایرانی کم کار بوده ایم و از طرف دیگر غربیها کارتونها و فیلمها و کتابهای متعددی در این باره عرضه کرده اند که به آسانی در فضای مجازی در دسترس نوجوانان قرار میگیرد.
او افزود: البته آثار مهم و متعددی در عرصه شاهنامه شناسی و اسطورههای شاهنامه نوشته شده است؛ اما برای اینکه اسطورهها برای کودکان و نوجوانان و نسل جوان جذابتر شود، لازم است به صورت پایهای و اصولی یعنی بر اساس برنامه میان مدت و درازمدت درباره این موضوع کار کنیم و نویسندگان و شاعران و ادیبانمان در این حوزه قدم بگذارند و اسطورهها را معرفی کنند.
اسماعیل پور با بیان اینکه هر انسانی در این کره خاکی باید صاحب هویت باشد، خاطرنشان کرد: آشنایی با اسطوره ها، کودکان و نوجوانان را به هویت دیرینه کشور خودشان پیوند میزند. اگر آنها هویتشان را نشناسند به آسانی جذب هویتها و فرهنگ غرب میشوند. الان بچههای ما «زئوس» و «هرکول» و دیگر شخصیتهای غربی را خیلی بیشتر و راحتتر از شخصیتهای کشورمان میشناسند و این موضوع به دلیل این است که در آنجا تبلیغ بیشتری میشود؛ اما زمانی که شما از اسطورههای ایران مثلا «سیاوش» و «رستم» میگویید، شاید به آن اندازه آشنایی نداشته باشند.
این اسطوره شناس معرفی و شناخت اسطورهها را یکی از راههای آشنایی نوجوان ایرانی با ادبیات بومی و فرهنگ کهنمان دانست و گفت: معرفی هر اسطورهای چند حالت دارد: داستان نویسان داستانهای کهن را که درباره اسطورههای ملی و حماسی، چون «فریدون» و «کیومرث» و «سهراب» داریم یا داستانهای شخصیتها و اسطورههای دینی را که در قالب «قصص الانبیا» عرضه شده اند، به زبان ساده و جذاب بازسازی کنند، البته نه به این معنا که خلاصه کنند؛ بلکه به صورت جذاب در اختیار کودکان قرار بدهند. حالت دوم ارائه آثار در بعد هنری و تصویرگری است.
اگر کتابها بدون تصویر باشد، جذابیتی برای بچهها ندارد. در مرحله سوم باید آنها را به صورت فیلم و کارتون دربیاورند و مؤسسههای هنری و ادبی این وظیفه را بر عهده بگیرند تا اسطورهها را برای بچهها از سنین پایین جذابتر کنند.
او یادآور شد: دکتر مهرداد بهار، اسطوره شناس قدر و تحلیلگر آثار فرهیخته، دو سه عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان با موضوع اسطوره نوشته بود.
البته برخی از ناشران درباره اسطورههای شاهنامه کار کرده اند؛ اما تک وتوک کتابهای خوبی عرضه شده، برخی از آنها خیلی عامیانه بوده و جدیت لازم را نداشته اند، باید ناشران و نویسندگان در این باره جدیت داشته باشند. اگر بخواهیم در این باره موفقیتی داشته باشیم و ناشران با اسطورههای یونان و روم و هند و سرخ پوستها رقابت کنند، باید نویسندهها بتوانند در این زمینه گستردهتر عمل کنند و مخاطبان بسیاری داشته باشند.
درست است که مخاطبان کتابهای کودک و نوجوان، کودکان و نوجوانان هستند؛ اما خانوادهها نیز باید این ضرورت را احساس کنند. آنها وقتی میبینند فیلمهای زیادی از اسطورههای غربی به راحتی در دسترس است به سراغ آنها میروند. ناشران و نویسندگان باید به سمت معرفی اسطورههای ایرانی و هویتی و سنتی بروند تا مخاطبان را جذب کنند.
این استاد دانشگاه گفت: نوجوان باید با برابرنهادهای ایرانی و ملی آشنا باشد تا بتواند احساس کند ما در برابر اسطورههای یونان و روم اسطورههای جذاب تری داریم و همه این کاراکترها در فرهنگ ایران دیده میشود.
اسماعیل پور در پایان بیان کرد: من موافق نیستم همه داستانهای شاهنامه را به ادبیات کودک و نوجوان وارد کنیم و همیشه به همکاران میگویم برای کودکان زود است که با داستان «رستم و سهراب» روبه رو شوند که نتیجه اش کشتن فرزند توسط پدر است. کودکان باید به شکل دیگری با اسطورهها آشنا شوند که از آنها احساس غبن نکنند.
کودک توانایی درک تراژدی رستم و سهراب را ندارد؛ بنابراین آشنایی با این بخش در مرحله بعدی قرار دارد. «سیمرغ» و «رخش» (اسب رستم) از اسطورههای جذاب برای کودکان است که میتواند روحیه بالایی به آنها بدهد و نویسندگان میتوانند نوشتن از آنها را در اولویت قرار دهند و برای سنین بالاتر به تراژدیها بپردازند.